به گزارش مشرق، «محمدحسین محترم» در ستون یادداشت کیهان نوشت: تحلیل مواضع تیم مذاکرهکننده هستهای و شخص رئیسجمهور قبل و بعد از برجام برای درک ماهیت نافرجام برجام و همچنین جریانشناسی جریان غربگرای نفوذ کرده در ارکان اجرایی کشور بسیار حائز اهمیت و راهگشاست و البته تامل برانگیز! درخصوص واکنش تیم مذاکرهکننده به تحریمهای جدید و اقدامات خصمانه آمریکا نیز باید گفت آقایان مسیر پرتناقضی را در پیش گرفتند و همچنان در این مسیر حرکت میکنند که نشان میدهد جز انحراف افکارعمومی برای «حفظ برجام به هر قیمتی»هدف دیگری ندارند.
تناقض اول- قبل از امضای برجام آقایان ادعا داشتند دیگران موجب اعمال تحریمها بر کشور شدند و ما قهرمان رفع تحریمها و حل مشکلات اقتصادی هستیم. اما گذشت زمان نشان داده نهتنها هیچ تحریمی لغو و مشکلی از اقتصاد حل نشده، بلکه بر شدت اعمال تحریمهای جدید و مشکلات اقتصادی نیز افزوده شده است . کمااینکه باید به یاد آوریم که تمام تحریمها و قطعنامههای قبلی سازمان ملل علیه ملت نیز در دورانی اتفاق افتاد که آقای روحانی بهعنوان دبیر شورایعالی امنیت ملی، مسئول تیم مذاکرهکننده هستهای در دولت اصلاحات بود و تحریمهای یکجانبه آمریکا و اروپا نیز بعد از فتنه88 بهدلیل حضور همفکران و حامیان مدعی اصلاحات در وزارت خزانهداری آمریکا و اتحادیه اروپا و دادن اطلاعات محرمانه و سری کشور رخ داد. لذا ادعای اینکه دیگران موجب اعمال تحریمها بر کشور شدند و ما قهرمان رفع تحریمها هستیم، ادعایی برای انحراف افکار عمومی و رسیدن به قدرت و نه حل واقعی مشکلات کشور بود.
تناقض دوم- ابتدا آقایان در برابر نقض برجام و بدعهدیهای آمریکا عنوان میکردند اینگونه اقدامات آمریکا با«روح برجام»منافات دارد و «متن برجام» را نقض نکرده و اگر با متن برجام تناقض داشته باشد، واکنش نشان میدهیم!
تناقض سوم - در مرحله بعد که بر میزان تحریمهای آمریکا افزوده شد و نقض متن برجام آشکارتر شد، برای توجیه «حفظ برجام به هر قیمتی» ادعا کردند اگر«نقض فاحش برجام» صورت گیرد، ما واکنش نشان میدهیم!
تناقض چهارم- حال که به اذعان خود رسانههای آمریکایی «نقض فاحش برجام» با تصویب قانون مادر تحریمهای ایران آشکارتر شده، آقایان باز برای «حفظ برجام به هر قیمتی» ادعا میکنند این تحریمها «تحریمهای حجمی» است نه «تحریمهای موضوعی»! یعنی این تحریمها جدید نیست و تحریمهای گذشته تجمیع شده است! لذا در پاسخ به این ادعا باید گفت تحریمهای گذشته یکجا در قطعنامه2231 سازمان ملل بعد از برجام تجمیع شدند که از آن به دروغ بهعنوان لغو تحریمها یاد کردند و بهعنوان افتخار خود به افکارعمومی جا زدند وآنچه اکنون تصویب شده تحریمهای جدید نامحدودی است که به گفته پل رایان رئیسمجلس نمایندگان آمریکا «تحریمهای گسترده تاریخی» است!
تناقض پنجم - بعد از توجیهات قبلی، اکنون که نقض برجام حتی برای دنیا آشکار شده و آقایان با مواضع انفعالی خود قدرت و اراده لازم جهت نشان دادن واکنش مناسب و قاطع را ندارند، برای فرار از مسئولیتِ آنچه تاکنون انجام دادهاند ادعا میکنند«اگر مسئولان عالی نظام تصمیم بگیرند، ما اقدام میکنیم»!. سؤال این است آنزمان که در اقدامی نابجا با اوباما گفتگو و در طول مذاکرات به کرات از خطوط قرمز نظام عبور کردید و برجام دیکته شده آمریکاییها را پذیرفتید و بعد از امضا و اجرای برجام، به شروط و زیادهخواهیهای خارج از برجام آمریکا تن دادید، آیا به هشدارها و تذکرات مسئولان عالی نظام توجه کردید که امروز منتظر تصمیم مسئولان عالی نظام هستید؟ لذا همانگونه که قبلا بر خلاف منافع ملی عمل کردید، اکنون نیز باید مسئولیت در کما رفتن و مرگ برجام را بپذیرید و تصور نشود که میتوان با فرار از پاسخگویی در محضر ملت، مسئولیت و هزینه اقدامات نابجای خود را متوجه مسئولان عالی نظام کنید! و باید همانگونه که قبلا تصمیم میگرفتید، اکنون نیز تصمیم لازم را بگیرید. هرچند مسئولان و نهادهای عالی نظام آنجا که لازم باشد، برای جلوگیری از تحمیل خسارات و هزینههای بیشتر و غیرقابل جبران به کشور تصمیم لازم را خواهند گرفت و منتظر شما نخواهند ماند.
تناقض ششم- در ادامه سنت «نامحرم بودن ملت»، آقایان برای «حفظ برجام به هر قیمتی» وقتی در خارج موضعگیری و قراردادی امضا میکنند ، فشار میآورند رسانههای داخلی مواضع مقامات و رسانههای خارجی و زد و بندهای پشت پرده و جزئیات قراردادها با خارجیها را در داخل کشور منعکس نکنند!! در حالی که متناقضانه بر گردش اطلاعات تاکید و ادعا میکنند دانستن حق مردم است!
تناقض هفتم- آقایان در جریان مذاکرات و امضاء برجام با بزک کردن چهره آمریکا و تعریف و تمجید از دمکراتها ، آنها را دوست ملت ایران القا میکردند، اما رای قاطع دمکراتها به همراه جمهوریخواهان هم در مجلس نمایندگان و هم در سنا به تحریمهای S۷۲۲ ، نشان داد در این موضوع نیز آقایان در توهم خودساخته فرو رفته بودند و اکنون حباب این توهم ترکید!
تناقض هشتم- آقایان قبلا ادعا میکردند با مذاکره با اروپاییها و امید داشتن به آنها به جایی نمیرسیم و باید برویم با آمریکا مستقیما مذاکره کنیم و حالا بعد از چهار سال مذاکره مستقیم با آمریکا در برجام ، دوباره به اول خط رسیدند و در برابر نقضهای مکرر برجام از سوی آمریکا برای «حفظ برجام به هر قیمتی» که «دستاورد هیچ» و «خسارت محض» برای ملت ایران داشته، مجددا دست به دامن اروپاییها شدند و عنوان میکنند برجام توافق چند جانبه است و اروپاییها به آن پایبند هستند! هرچند که بیانیه مشترک فرانسه و انگلیس و آلمان با آمریکا که در آن ادعا شده ایران قطعنامه 2231 را نقض کرده، اندک امید به اروپاییها برای «حفظ برجام به هر قیمتی » را هم از بین برد.
تناقض نهم- و اما در مرحله جدیدی که در پیش داریم و در حالی که آمریکا برای معرفی ایران بهعنوان ناقض برجام خیز برداشته، آقایان برای «حفظ برجام به هر قیمتی»ادعا میکنند این توطئه آمریکاست که میخواهد ایران نقضکننده برجام باشد و با مایه گذاشتن از قرآن میگویند تا آمریکا برجام را نقض نکند، ما متعهد به برجام خواهیم بود! سؤال اصلی این است که آیا نقضی بوده که آمریکا انجام نداده باشد؟ و آقایان پاسخ دهند منتظر چه اقدامی از سوی آمریکا هستند که از نظر آنها نقض برجام تلقی شود؟ لذا همانطور که در مطلب قبلیاشاره شد توطئه اصلی آمریکا مثل همیشه این است تا ایران به برجام متعهد بماند اما خود به هیچکدام از تعهداتش پایبند نباشد. چنانچه چند دقیقه بعد از تصویب قانون مادر تحریمها علیه ایران در مجلس نمایندگان آمریکا، ترامپ در یک گردهمایی در ایالت اوهایو به ایران که به تمام تعهداتش عمل کرده، هشدار میدهد باید به برجام پایبند باشد و تهدید میکند اگر ایران به تحریمهای جدید واکنش نشان دهد با «عواقب بسیار بسیار بزرگی» روبرو خواهد شد!!! و بعد از این هشدار و تهدید، رئیسجمهور در جلسه هیئت دولت اعلام میکند «ما به برجام پایبند هستیم»! و دم از صلح و دوستی با دشمن میزند!
تناقض دهم- دولت با انفعال و عقب نشینیهای متوهمانه خود در برابر نقض مکرر برجام برای آمریکا انگیزه ایجاد کرده تا بدون ترس از هر گونه واکنشی از سوی ایران، دست به اعمال تحریمهای جدید بزند. دولت با این موضع انفعالی نتوانسته و یا نخواسته آمریکا را بهعنوان ناقض برجام در جهان معرفی کند و همین امر موجب شده تا آمریکاییها به فکر معرفی ایران بهعنوان ناقض برجام بیافتند. برهمین اساس ترامپ تیمی را مامور کرده تا از خلل و فرج و ابهامات برجام دستاویز حقوقی پیدا کنند تا در گزارش سه ماه بعد وزارت امورخارجه آمریکا، ایران بهعنوان ناقض برجام معرفی شود. آنگونه که باب کروکر رئیسکمیته خارجی سنا و تدوینکننده اصلی تحریمها علیه ایران گفته در مرحله بعد ترامپ درخواست بازدید از مراکز نظامی ایران را مطرح میکند و چنانچه ایران نپذیرد، بهعنوان ناقض برجام معرفی خواهد شد.مقدمه چینی برای معرفی ایران بهعنوان ناقض برجام در نامه اخیر رکس تیلرسون وزیر خارجه آمریکا به کنگره نیز کاملا مشهود است.
تناقض یازدهم - رئیسجمهور دولت یازدهم اعلام کرده «ما مخالف منافع دیگر کشورها در منطقه نیستیم و میخواهیم دیگر کشورها هم به منافعشان برسند»! اولا همین منافع آنها در منطقه هست که موجب فشار آنها بر ایران شده و اگر منافعشان که با منافع ملت ایران تضاد دارد، به خطر نیفتاده بود که دست به تحریم ایران نمیزدند. ثانیاً باید به این سؤال حضرت امام «ره»پاسخ دهند که :« آمریکا چه منفعتی در منطقه دارد که از آن طرف دنیا دستش را دراز میکند؟» و پاسخ دهند از طرف ملت چه اجازهای دارند که به فکر تامین منافع آمریکا در منطقه بهعنوان دشمن شماره یک ملت ایران هستند؟.
و در پایان؛ دولت و تیم مذاکرهکننده هستهای باید حد یقف مماشات با آمریکا را مشخص کنند، کما اینکه حد یقف آمریکا در اعمال تحریم و فشار بر ایران نیز مشخص نیست! و آقایان باید پاسخ دهند تا کی میخواهند در برابر نقض فاحش متن برجام و تحریمهای جدید آمریکا سکوت و «برجام را به هر قیمتی حفظ کنند»؟ چرا اعلام نمیکنند آمریکا ناقض برجام است؟ و مهمتر اینکه آقایان باید پاسخ دهند بعد از این همه مذاکره مستقیم با آمریکا در برجام و اعتماد به لبخندهای آمریکاییها، چرا آمریکا به فکر «معرفی ایران بهعنوان ناقض برجام» افتاده است؟! و آقایان با انفعالی که تاکنون داشتهاند آیا در برابر این اقدام آمریکا میتوانند واکنشی نشان دهند؟